داستان فیلم درباره یک مادر و دختر پناهنده صربستانی می باشد که به کانادا مهاجرت کرده اند، می باشد، آنها در تلاش هستند تا موانع بسیاری را که تازه واردان به کانادا با آن روبرو هستند را پشت سر گذارند.

یک پرستار در یک شهر کوچک به دیدار مردی میرود که بدون دیدنش با او آشنا شده است. اما بعد از آشنایی متوجه میشود که آن مرد آنچیزی نیست که خود را معرفی کرده بود.

در این مستند، تیلور سوئیفت تمام ترانه های آلبوم Folklore را به ترتیب اجرا کرده و داستان ها و رازهای نهفته در هر هفده ترانه را فاش می کند.

«لوکاس» معلم مدرسه است و با دانش آموزان خود، رفتار صمیمی دارد. در زندگی شخصی، او تنها زندگی می‌کند و بعد از اختلاف با همسرش، در تلاش است با فراهم کردن شرایط و داشتن شغل ثابت، بتواند سرپرستی پسرش را پس بگیرد. در این میان، یکی از دانش آموزانش به اسم «کلارا»، موضوعی را مطرح می‌کند که «لوکاس» را نه تنها در مدرسه بلکه در زندگی شخصی خود نیز دچار مشکل می‌سازد.

در دهه ی پنجاه در نیویورک، یک متصدی فروشگاه به دنبال زندگی بهتری است. او عاشق زنی متاهل و مسن تر از خود می شود.

داستان مردی که یمانش را به خود و عشق به خانواده اش از دست نداده. لذا تصمیم میگیرد که سفری را در جریان جنگ چین و هند در سال 1962 آغاز کند.

در یکی از بخش های نیمه متروکه ی هیوستون غربی، یک نوجوان سرکش با یکی از همسایه هایش که قبلا گاوبازی می کرده، روبرو می شود. این رویارویی هر دوی آن ها را تغییر می دهد.

به تازگی سفینه ی بزرگ بیگانگان فضایی به مرکز روسیه برخورد می کند و خسارات جانی و مالی شدیدی را حاصل می شود و به همین خاطر مردم خواهان ترک بیگانگان از زمین هستند و دولت برنامه ای برای مقابله با آنها می چیند.

کودکی به نام «تو تو» عاشق سینماست و از کوچکترین فرصت ممکن برای دیدن فیلم استفاده می‌کند. او کار در سینما را دوست دارد ولی مادرش و آپاراتچی سینما(آلفردو)، مخالف این قضیه هستند. با این حال، «توتو» برای رسیدن به هدفش راه‌های مختلفی را امتحان می‌کند.

یکی از قربانیان حمله ی وحشیانه یک لوله ی درمانی زیبا و منحصر به فرد پیدا می کند , که در روند بهبودیش به او کمک می کند.

فرانک کسل زندگی خوب و آرامی در کنار خانواده اش دارد ولی یک گروه تبهکار خانواده او را به قتل می رساندد و او هم تصمیم به انتقام می گیرد.